شعرت واقعا قشنگ بود...ما منتظر شعراي ديگه ي تو هستيم

خخخخخخخخخخ....باحال بود بازم بگو بازم بگو...ما هواتو داريم

ايشالا خود اقا شفات بده

در ميخانه ببستند خدايا مپسند، که در خانه تزوير و ريا بگشايند

khandedar bood vaghan. bacheye 10 sale ham dar in hade mozhek she.er nemige. lotfan esmesho nazar she.er . she.er mafhoome bozorgy dare. ina sheroovere na she.er

ع-ش - --ق( يعني انقلاب در قاب دل
ش-ع - --ر (کندن رود روان باشد ز گل

دلداده جلوه بهارم
شايد برسد ار آن نگارم
بي تاب تر از تمام دنيا
سيلاب همي ز ديده بارم

واي عباس آقا توروخدا بس کن ديگه . آخه عاشق که نبايد از اين حرفا بزنه . عاشق دلش قدر درياست . همه چيزو همه کسو دوست داره اصلا مي خواي من برم با سهيل حرف بزنم ببينم چي گفته که دلتو شکسته؟ الان ميرم. تو هم تو اين مدت يه شعر قشنگ براش بگو که خوشحالش کني باشه؟

بدون شــــــــــــــــرح!!!!!

يکي بي هويت ز بعد ار بهار
نداده نشان و ندارد وقار
به ياوه سخن ها به ما گفته است
چه گويم ؟ به يک آدم بي تبار

برو توبه کن تا شايد خدا بخشدت اين چه مزخرفاتيه

مرسي عباس آقا دوست داشتني بودي و حالا دوست داشتني تر شدي.منم کوچيک شمام راستي راستي هم کوچيکترم و بايد ازتون خيلي چيزا ياد بگيرم .ايشالله که فقط يه سوتفاهم بوده و بي حرمتي نبوده .اگه دوست داشتي يه ماجراي حقيقي از برخورد قشنگ يه دوست که دشمني رو به دوستي تبديل کرد برات تعريف ميکنم اونم توي همين دوستايي که ميشناسيشون اينم بدون که : (دل اگر عاشق باشه وقتي بشکنه هم ناراحت نميشه تازه همون ناراحتيش ميشه يه جور شادي)

شاد باشي و عاشق

بازم سلام عباس آقا
من بلد نيستم مثل استادمون با شعر بگم واسه همين بدون شعر جوابتو مينويسم.
من فک ميکنم اگر سوتفاهمي بين شما و سهيل شده با محبت و گذشت مي تونيد به دوستي خوبي تبديلش کنيد.به قول ايشون از محبت سرکه ها مل مي شود . مثلا اگر شما به جاي اينکه تو شعرت حالشو بگيري و تحقيرش کني ازش تعريف ميکردي و باهاش اظهار مهربوني و دوستي ميکردي حتما اونم شرمنده لطفت ميشد و دنبال جبران محبتت ميگشت .
شاد باشي و عاشق

از لطف بهاري شما ممنونم
در هجر رفيقان همه شب مجنونم
رسوا بکنم سهيل و بدعهديشان
از زخم زيانشان همي دلخونم